۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

همراه بامحمد حسین رستگار به بهانه روز گرامیداشت شاهچراغ (ع)
حرم مطهر مهور توسعه وفعالیتهای فرهنگی،اجتماعی وسیاسی شهر شیراز در طول تاریخ بوده است
حضرت سید السادات امیر احمدابن موسی (ع) صاحب کرامات وفضائل برادر امام مهربان حضرت رضا(ع) وملقب به شاه چراغ می باشد که در ولایت پذیری ،وفای به عهد وحسن خلق در عصر خویش شهره بود و آن چنان به امام و ولی خویش عشق می ورزید که او را امین ولایت نامیدند .
و امروز حرم مطهر این امامزاده بزرگوار زیارتگاه عاشقان خاندان عصمت و طهارت قبله گاه نیاز حاجتمندان است .
وجود حرم مطهر شاهچراغ (ع) ودیگر برادران وبرادرزادگان امام رضا(ع) در شیراز و استان فارس سرمایه ای گرانبها ودرخشانی است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سفر اخیر خود به فارس با تعبیر زیبای خویش شیراز را سومین حرم اهل بیت (ع) در کشور دانستند و از چهر این گوهر گرانبها و هویت مذهبی شهر شیراز غبار روبی کردند.
ایشان با رهنمودهای خویش ما را به وجودگنجینه ای عظیم که میبایستی همه امور و برنامه ها در شهر شیراز با محوریت این حرم مطهر وشخصیت حضرت احمدابن موسی (ع) تعریف شود آگاه ساختند .
پس ازسفر مقام معظم به استان فارس روز ششم ذیقعده در سال گذشته به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ ( ع ) در استان فارس انتخاب گردید و در سال جاری نیز این روز با تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور در تقویم مناسبتهای ملی و مذهبی کشور ثبت گردید . به این بهانه به سراغ محمد حسین رستگار سرپرست آستان مقدس احمد ی و محمدی رفتیم تا با گفتگو با وی به ابعاد تازه ای از شناخت شخصیت و جایگاه واقعی حضرت احمد بن موسی ( ع ) دست پیدا کنیم .
محمد حسین رستگار نویسنده و محقق که تاکنون تالیفات متعددی از وی در حوزه فرهنگ و تمدن فارس و معارف اسلامی به رشته تحریر در آمده و کتابهای مستند و مرجعی را به دانش پژوهان ارائه نموده است .
انتشار 8 عنوان کتاب در زمینه معرفی امیر احمد ، امیر محمد ، و سید علاء الدین حسین ( ع ) از فرزندان امام موسی کاظم ( ع ) و دیگر امام زادگان مدفون در شهر شیراز بخشی از آثار به چاپ رسیده از سرپرست استان مقدس شاهچراغ ( ع ) می باشد .
سرپرست استان مقدس احمدی و محمدی هدف از برگزاری بزرگداشت حضرت شاهچراغ ( ع ) را شناساندن بازتاب تجلی حضور سید امیر احمد بن موسی در ایران اسلامی و نشر اندیشه ها و سیره نورانی این شخصیت برجسته جهان اسلام برای بسط و گسترش فرهنگ اسلامی بر شمرد . رستگار اظهار داشت : دهه کرامت فرصتی مغتنم برای معرفی ابعاد وجودی حضرت احمد بن موسی ( ع ) و تبیین ارزشهای والای انسانی است و شایسته است که زندگانی این شخصیت نورانی اجتماعی و مذهبی بیشتر و متناسب با شان و منزلت ایشان و ارتباط آن با برادر بزرگوارش امام رضا ( ع ) شناخته و به مردم معرفی گردد .
وی افزود : شناخت اهلیت در حقیقت شناخت صفات و اسماء باری تعالی است . و خر چه شناخت بیشتر شود محبت خداوند و نور ایمان در قلب ها قوی تر می گردد .
رستگار تصریح کرد : بارزترین ویژگی شخصیت احمد بن موسی ( ع ) ولایتمداری حضرت می باشد و علاوه بر آن بزرگواری ، احسان ، رشادت ، اخلاص در بندگی ، دوستی با مردم ، وفای به عهد ، صداقت در گفتار و کردار و امانت داری شخصیت ، کوشه ای از ابعاد وجودی شخصیت حضرت احمد بن موسی ( ع ) می باشد .
سرپرست آستان مقدس احمدی و محمدی در ادامه اظهار داشت : اگر تنها گوشه ای از ابعاد تاثیر حضور احمد بن موسی ( ع ) و رمز و راز گفتگوهای عاشقانه زائرین با مولای خود فاش گردد ، ارزش و ابعاد تاثیر حضور با برکت حضرت احمد بن موسی ( ع ) در هدایت شیفتگان اهل بیت و توجه وافر ایشان به زائرین و نیز برآوردن حاجات آنها در طول قرنها آنچنان تجلی می نماید که زبان و قلم در وصف و شرح آن قاصر است .
رستگار در ادامه به تشریح ویژگی ولایتمداری حضرت احمد بن موسی ( ع ) پرداخت و گفت : پدر بزرگوار ایشان حضرت امام موسی بن جعفر ( ع ) او را بسیار دوست و مقدم می داشت آنگونه که تعدادی از خدمتگزاران خود را ملزم فرموده بود که در خدمت فرزندش احمد باشند و مزرعه معروف یسیره را نیز به او بخشید .
پس از شهادت امام موسی کاظم ( ع ) در مدینه وقایعی رخ داد که در حقیقت نشانگر ولایت پذیری و شخصیت والای حضرت احمد بن موسی ( ع ) است و زمانی که مردم مدینه با شناختی که از بزرگی ، جلال وعبادات حضرتش داشتند و توجهات خاص امام موسی کاظم ( ع ) به ایشان را مشاهده کرده بودند . به خدمت حضرت احمد بن موسی ( ع ) آمدند تا بعنوان امام هشتم با وی بیعت کنند و از آنجا که ایشان امانت دار و صادق گفتار و عمل بودند تسلیم هوای نفس نشده و فرمودند : "پس از پدرم ، برادرم رضا علیه السلام امام هشتم شیعیان و خلیفه بحق خداست و اطاعت آن بزرگوار از جانب خدا و رسول بر من و شما واجب است "
و این گونه دین خود را به ولایت ادا نموده و به این دلیل است که به حضرت شاهچراغ امین ولایت نیز می گویند .
رستگار افزود : ولایتمداری حضرت احمد بن موسی ( ع ) به این امر ختم نگردید و ایشان پس از مهاجرت امام رضا ( ع ) به ایران ایشان نیز به جهت حمایت از امانت و ولایت حضرت امام رضا علیه السلام به ایران مهاجرت کردند که گسترده ترین مهاجرت سادات علوی و اهلبیت رسول الله به ایران بشمار می رود . و وفاداری ایشان به امام ( ع ) در نقطه اوج نماد آن با شهادت حضرت در شیراز متجلی می گردد که این حادثه چنان عظیم و با شکوه است که بزرگان علم و معرفت آنرا به واقعه کربلا تشبیه و نسبت حضرت احمد بن موسی ( ع ) به حضرت رضا ( ع ) را به حضرت ابا الفضل ( ع ) و امام حسین ( ع ) تشبیه می کنند .
رستگار همچنین در خصوص محوریت حرم حضرت احمد بن موسی ( ع ) در توسعه شهر شیراز گفت : پس شهادت احمد بن موسی وجود مبارک حضرتش زینت بخش شیراز گردیده و انوار ملکوتی اش روشنی بخش قلوب دلباختگان الهی و شیعیان جهان می شود و مشیت الهی با نور افشانی مکرر از شهید مبارک به کشف جسد مطهر در قرن سوم ه . ق و یا بنا بر بعضی روایات در زمان حکومت عضدالدوله می انجامد که به دستور وی بنایی رفیع بر مرقد مبارک حضرت بنا می گردد .
سپس جایگاه رفیع حضرت و حرم مطهر باعث می گردد شهر شیراز بر محوریت حریم و شخصیت احمد بن موسی ( ع ) شکل گیرد .
و در طول اعصار و گستره تاریخ ، حرم مطهر احمد ین موسی محوریت شهر شیراز بوده است و حاکمان ، مسئولین و بزرگان نیز به این محوریت بعنوان مرکز ثقل شیراز اهمیت داده اند و جهانگردانی که از بلاد دیگر به شهر شیراز آمده اند نیز در سفر نامه ها به نگارش وقایع زمان خویش در وصف آستان مقدس پرداخته و محوریت حرم مطهر را به تصویر کشیده اند .
محوریت حرم مطهر احمد بن موسی موجب گردیده شهر شیراز حلقه وار بر گرد این نگین درخشان ساخته شود .
وی افزود : مرکزیت این بارگاه ملکوتی زمینه ایجاد مراکز علوم ائمه و حوزه های علمیه گردیده است و حوزه های علمیه متعدد از برکت حضور این بارگاه گرداگرد حرم مطهر تاسیس شده است .
علاوه بر این می توان حرم مطهر حضرت احمد بن موسی محل تجمع شیعیان و مبدا حرکت ها و قیام های مردم شیراز و فارسبوده است که از آن جمله می توان به مبارزات علیه رژیم ستمگر پهلوی و اعزام رزمندگان به جبهه های نبرد 8 سال دفاع مقدس اشاره نمود .
همچنین حرم مطهر پایگاه و مرکز ارائه فرهنگ ، ادبیات و هنر ایرانی و مردم فارس است به گونه ای که هنر معماری ، نقاشی ، خوشنویسی ، حجاری ، آینه کاری ، خاتم کاری ، نقره کاری ، منبت کاری ، کاشی کاری در قالب کارهای گره و معرق بشکل مقرنس و غیره ه همراه اشعار ادیبان در گوشه گوشه حرم متجلی شده اند .
و از همه اینها مهمتر حرم مطهر مرکز گردشگری شیراز و استان فارس است بارگاه ملکوتی حضرت شاهچراغ علاوه بر بعد معنوی که دارد قلب تپنده شهر در زمینه گردشگری نیز می باشد و قریب به اتفاق مسافرینی که وارد شهر شیراز می شوند به زیارت این حرم شریف می ایند . گردشگران خارجی و داخلی به هر شکل می خواهند به دیدار این جرم مطهر نائل شوند . مسلما این موقعیت گرانبها و ارزشمند گردشگری علاوه بر جنبه های اقتصادی که برای استان فارس دارد چهره فرهنگی و اجتماعی شهر شیراز و استان فارس را متعالی خواهد ساخت . بارگاه ملکوتی حضرت شاهچراغ شیراز با داشتن سالیانه 15 میلیون زائر همواره محل حضور سیل مشتاقان مسافرین دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت است . خیل عظیم مسلمانان کشورهای همسایه و شیخ نشین های خلیج فارس که تنها بخاطر عرض ارادت به ساحت مقدس حضرت مقدس احمد بن موسی به شیراز می ایند اهمیت توجه به این مرکز گردشگری را بیشتر می کند .
به هر حال شیراز پر افتخار جلوه گاه شکوه خداوندی و مرکز تلولو انوار الهی فرزندان موسی بن جعفر است . شیراز دارالعلم به لقب شریف و زیبای حرم اهل بیت مزین است و این شهر به نور حضرت شاهچراغ منور گردیده است و شهر بر محوریت حضرت احمد بن موسی استوار گشته به گونه ای که اکثر فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ادوار گذشته تاریخ شهر شیراز بدان گره خورده است .ادبا ، نویسندگان و شارحان نیز با بهره مندی از این فیض رحمانی در مقام و منزلت این امامزاده واجب العظیم به نسبیح و تمجید پرداخته اند .
رستگار افزود : تجزیه و تحلیل این رویداد ها در آخرین نقطه نورانی خود به حضور مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی در سفر اخیر خود به شهر شیراز بارز می شود که محوریت قرار گرفتن این حرم مطهر در برنامه ریزی و مدیریت کلان شهر بود که بحمد الله محجوریت حرم مطهر را کنار نهاده و شهر شیراز به نام حرم اهل بیت مفتخر گردید ..
رستگار در پاسخ به این سئوال که چرا در احمد بن موسی ( ع ) را شاهچراغ نامیده اند گفت : مناسب نامیدن حضرت سید امیر احمد بن موسی الکاظم ( ع ) به شاهچراغ :
شه چراغی و مشکوه مشکوی توحید مه مضیئی و مرآت جلوه یزدان
بذات اکمل و اکمل زهر چه در گیتی بنام احمد و احمد زهر که در کیهان
شاه در لغت بمعنای اصل و خداوند و مهتر و بزرگ است سلاطین و حاکمان چون خود را از سایر مردمان برتر می پنداشتند ، منتسب به این کلمه می نمودند . غافل از آنکه حقایق همیشه ثابت اند و مجازات با جلوه کوتاهی نابود می شوند و سلطان حقیقی خداوند و اولیاء اوست .
در لغت نامه های معتبر کلمه شاه چنین معنی شده است : هر چیز که در بزرگی و خوبی بحسب صورت و معنی از امثال خود ممتاز باشد . استفاده از کلماتی مانند شاه مردان و شاه نجف ( لقب حضرت علی ( ع ) و شاه کربلا و شهیدان ، سید الشهداء ( لقب حضرت امام شرح احوال و شخصیت حضرت حضرت احمد بن موسی ( ع )
حسین ( ع ) در میان شیعیان فارسی زبان بسیار متدوال است .
و چراغ وسیله ای برای ظهور روشنی در برابر تاریکی و ظلمت است ، چون چراغ هدایت بدین سبب ائمه اطهار به چراغهای فروزان تشبیه شده اند :شاه به معنی بزرگ و بزرگوار و پاک نژاد و شریف از هر طبقه است و چراغ روشنایی و نور است . بنابراین شاه چراغ بمعنی نورانی نرین چراغ است که حضرت احمد بن موسی ( ع ) را به سبب بزرگواری و نورانیت به این نام ملقب گردیده است .

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه



به بهانه یاد روز حافظ

نگاهی کوتاه به زندگی و آثار خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی
شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی مشهور به لسان الغیب بی شک مشهورترین شاعر ایران زمین است که تا نام ایران زنده و پا برجاست نام وی نیز جاودان خواهد بود .
با وجود شهرت والای این شاعران گران مایه در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی بنا به اکثر روایات وی در حدود سال 726 ه . ق در شهر شیراز به دنیا آمد و در سال 791 ه ق دیده از جهان فرو بسته است اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست ظاهرا پدرش بهاء الدین نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است . شمس الدین از دوران طفولیت به مکتب و مدرسه روی آورد و علوم و معلومات معمول زمان خویش را فرا گرفت و در محضر علما و فضلای زادگاهش بویژه قوام الدین عبدا... بهره برده است .
خواجه در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی روز در خویش تسلط یافت .
او هنوز دهه بیست ندگی خود را سپری ننموده بود که به یکی از مشاهیر علم و ادب دیار خود تبدیل شد . وی در این دوره علاوه بر اندوخته عمیق علمی و ادبی خود قرآن را نیز بطور کامل از حفظ داشت و از این روی تخلص حافظ بر خود نهاد .
دوران جوانی حافظ مصادف با افول سلسه محلی اتابکان فارس بود و این ایالات مهم به تصرف خاندان اینجو در آمده بود . حافظ که در همان دوره به شهرت والایی دست یافته بود مورد توجه امرای اینجو قرار گرفت و پس از راه یافتن به دربار آنان به مقامی بزرگ نزد شاه شیخ جمال الدین ابواسحاق حاکم فارس دست یافت .
دوره حکومت شاه ابواسحاق اینجو توام با عدالت و انصاف بود و این امیر دانشمند و ادب دوست در دوره حکمرانی خود که از سال 742 تا 754 ه ق بطول انجامید در همرانی و آبادانی فارس و آسایش و امنیت مردم این ایالت بویژه شیراز کوشید .
حافظ از لطف امیر ابواسحاق بهره مند بود و در اشعار خود با ستودن وی در القابی همچون ( جمال چهره اسلام ) و ( سپهر علم و حیاء ) حق شناسی خود را نسبت به این امر نیکوکار بیان داشت .
پس از این دوره صلح و صفا ، امیر مبارزه الدین موس سلسله ال مظفر در سال 754 ه . ق بر امیر اسحاق چیره گشت و پس از آنکه او را در میدان شهر شیراز به قتل رساند حکومتی مبتنی بر ظلم و ستم و سخت گیری را در سراسر ایالت فارس حکمفرما ساخت .
امیر مبارز الدین شاهی تند خوی و متعصب و ستمگر بود . حافظ در غزلی به این موضوع چنین اشاره می کند .
راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ که زسر پنجه شاهین قضا غافل بود
لازم به ذکر است حافظ در معدود مدایحی که گفته است نه تنها متانت خود را از دست نداده است بلکه همچون سعدی ممدوحان خود را پند داده و کیفر دهر و ناپایداری این دنیا و لزوم رعایت انصاف و عدالت را به آنان گوشزد کرده است . اقدامات امیر مبارزالدین با مخالفت و نارضایتی حافظ مواجه گشت و وی با تاختن بر اینگونه اعمال آن را ریاکاری و ناشی از خشک اندیشی و تعصب مذهبی قشری امیر مبارزالدین دانست .
سلطنت امیر مبارز الدین مدت زیادی به طول نیانجامید و در سال 759 ه . ق دو تن از پسران او شاه محمود و شاه شجاع که از خشونت بسیار امیر به تنگ امده بودند توطئه ای فراهم آورده و پدر را از حکومت خلع کردند . این دو امیر نیز نوبه خود احترام فراوانی به حافظ می گذاشتند و از آنجا که بهره ای نیز از ادبیات و علوم داشتند شاعر بلند آوازه ایران همزمان بود با حمله امیر تیمور و این پادشاه بیرحم و خونریز پس از جنایات و خونریزی های فراوانی که در اصفهان انجام داد و از هفتاد هزار سر بریده مردم آن دیار چند مناره ساخت رو به سوی شیراز نهاد .
مرگ حافظ احتمالا در سال 971 ه .ق روی داده است و حافظ در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد و از آن پس آن محل به حافظیه مشهور گشت .
نقل شده است که در هنگام تشییع جنازه خواجه شیراز گروهی از متعصبان که اشعار و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفر وی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند .
در مشاجره ای که بین دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفالی به دیوان خواجه زده و داوری را به اشعار او واگذارند . پس از باز کردن دیوان اشعار این بیت شاهد آمد :
قدیم دریغ مدار از جنازه حافظ که گرچه غرق گناه است می رود به بهشت
حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و جز یک سفر کوتاه به یزد و یک مسافرت نیمه تمام به بندر هرمز همواره در شیراز بود .
وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سرتا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت . مقل شده است که وی مورد احترام فراوان سلاطین آل جلایر و پادشاه بهمنی هندوستان قرار داشت و پادشاهان زیادی او را به پایتخت های خود دعوت کردند . حافظ تنها دعوت محمود شاه بهمنی را پذیرفت و عازم آن سرزمین شد ولی چون به بندر هرمز رسید و سوار کشتی شد طوفانی در گرفت و خواجه که در خشکی ، آشوب و طوفان حوادث گوناگونی را دیده بود نخواست خود را گرفتار آشوب دریا نیز بسازد از این رو از مسافرت منصرف شد .
شهرت اصلی حافظ و رمز پویایی جاودانه آوازه او به سبب غزلسرایی و سرایش غزل های بسیار زیباست .
ویژگی های شعر حافظ :
برخی از مهم ترین ابعاد هنری در شعر حافظ عبارتند از :
رمز پردازی و حضور سمبولیسم غنی
رمز پردازی و حضور سمبولیسم شعر حافظ را خانه راز کرده است و بدان وجوه گوناگون بخشیده است . شعر وی بیش از هر چیز به اینه ای می ماند که مخاطبانش را در خود می نمایاند ، و این موضوع به دلیل حضور سر شار نمادها و سمبول هایی است که حافظ در اشعارش آفریده است و یا به سمبولهای موجود در سنت شعر فارسی روحی حافظانه دمیده است .
چنان که در بیت شب تاریک و گرداب هایل و ..... را می توان به وجود گوناگون عرفانی ، اجتماعی و شخصی تفسیر و تاویل کرد :
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
رعایت دقیق و ظریف تناسبات هنری در فضای کلی ادبیات
این تناسبات که در لفظ قدما ( البته در معنایی محدود تر وجود داشت در شعر حافظ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است .
ب روابط حاکم بر اجزاء این ادبیات دقت کنید :
زشوق نرگس مست بلند بالایی چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
شدم فسانه به سر گشتگی که ابروی دوست کشیده در خم چوگان خویش ف چون گویم
لحن مناسب و شور افکن شاعر در اغاز شعر ها
ابیات شروع هز غزل قابل تامل و درنگ است . به اقتضای موضوع و مضمون ، شاعر لحنی خاص را برای شروع غزلهای خود در نظر می گیرد . این لحنها گاه حماسی و شور آفرین است و گاه رندانه و طنز امیز و زمانی نیز حسرت بار و اندوهگین .
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
من و انکار شراب این چه حکایت باشد غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
ما ازموده ایم در این شهر بخت خویش باید بروی کشید از این ورطه رخت خویش
طنز
زبتن رندانه شعر حافظ به طنز تکیه کرده است . طنزظرفیت بیانی شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حیاتی عمیق بخشیده است . حافظ به مدد طنز ، ب بیان نا گفته ها در عین ظرافت و گزندگی پرداخته و نوش و نیش را در کنار هم گرد آورده است .
پادشاه و محتسب و زاهد ریاکار ، و حتی خود شاعر در آماج طعن و طنز شعرهای او هستند :
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام ف ولی به ز مال او قافست
باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد
ایهام و ابهام
شعر حافظ ، شعر ایهام و ابهام است ، ابهام شعر حافظ حافظ لذت بخش و رازناک است .
نقش موثر ایهام در شعر حافظ را می توان از چند نظر تفسیر کرد :
اول ، آن که حافظ به اقتضای هنرمندی و شاعریش می کوشیده است تا شعر خود را به ناب ترین حالت ممکن صورت بخشد و از آنجا که ابهام جزء لاینفک شعر ناب محسوب می شود ، حافظ بیشترین سود و بهره را از آن برده است .
دوم آن که زمان پر فتنه حافظ ، از ظاهر معترض ، زبانی خاص طلب می کرد زبانی که قابل تفسیر به مواضع مختلف باشد و شاعر با رویکردی که به ایهام و سمبول و طنز داشت ، توانست چنین زبان شگفت انگیزی را ابداع کند . زبانی که هم قابلیت بیان ناگفته ها را داشت و هم سراینده اش را از فتنه های زمان در امان می داشت .
سوم آن که در سنن عرفانی آشکار کردن اسرار ناپسند شمرده می شود و شاعر و عارف متفکر ، مجبور به آموختن زبان رمز است و راز آموزی عارفانه زبانی خاص دارد . از ان جا که حافظ شاعری با تعلقات عمیق عرفانی است ، بی ربط نیست ک از ایهام به عالیترین شکلش بهره بگیرد .
دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر گفتا غلطی خواجه ، در این عهد وف نیست
ایهام در کلمه عهد به معنای زمانه و پیمان

دل دادمش به مژده و خجلت همی برم زبن نقد قلب خویش که کردم نثار دوست
ایهام در ترکیب نقد قلب به معنای نقد دل و سکه قلابی
عمرتان باد و مرادهای ساقیان بزم جم گرچه جام ما نشد پر می به دوران شما
ایهام در کلمه دورا ن به معنای عهد و دوره و دورگردانی ساغر
تفکر حافظ عمیق و زنده پویا و ریشه دار و در خروشی حماسی است . شعر حافظ بیت الغزل معرفت است .
جهان بینی حافظ
از مهمترین وجوه تفکر حافظ را می توان به موارد زیر اشاره کرد :
نظام هستی در اندیشه حافظ همچون دیگر متفکران عارف ، نظام احسن است ، در این نظام گل و خار در کنار هم معنای وجودی می یابند .
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما ، گل بی خار کجاست ؟
من اگر خارم اگر گل ، چمن ارایی هست که از آن دست که او می کشدم می رویم
عشق جان و حقیقت هستی و در دریای پر موج و خونفشان عشق جز جان سپردن چاره ای نیست .
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
عقل می خواست کز ان شعله چراغ افروزد دست غیب امد و بر سینه نامحرم زد
تسلیم و رضا و توکل ابعاد دیگری از اندیشه و جهان بینی حافظ را تشکیل می دهد
آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است و اگر باده مست
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر داد توکل بایدش
فرزند زمان خود بودن ، نوشیدن جان حیات در لحظه ، درک و دریافت حالات و انات حقیقی زندگی
به مامنی رو و فرصت شمر طریقه عمر که در کمینگه عمرند قاطعان طریق
فرصا شما صحبت کز این دو راهه منزل چون بگذریم دیگرنتوان بهم رسیدن
انتظار و طلب موعود
انتظار رسیدن به فضایی ارمانی از مفاهیم عمیقی است که در سراسر دیوان حافظ به صورت آشکار و پنهان وجود دارد ، حافظ گاه به زبان رمز و سمبول و گاه به استعاره و کنایه در طلب موعود آرمانی است . اصلاح و اعتراض ، شعر حافظ را سرشار از خواسته ها و نیازهای متعالی بشر کرده است :
مژده ای دل که مسیحا نفسی می اید که انفاس خوشش بوی کسی می آید
ای پادشه خوبان ، داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازایی
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور رسید کژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند